استادسلام مرکز تسهیل خدمات آموزشی

تدریس خصوصی، معلم خصوصی، کلاس خصوصی و آگهی دوره های آموزشی و کارگاه آموزشی

استادسلام مرکز تسهیل خدمات آموزشی

تدریس خصوصی، معلم خصوصی، کلاس خصوصی و آگهی دوره های آموزشی و کارگاه آموزشی

اگر دانش آموز، دانشجو، کاریاب و کاربر و دوستدار یادگیری هستید
اگر دنبال آموزش مهارتی هستید یا معلم خصوصی می خواهید برای هر درسی یا دنبال تدریس خصوصی هستید از همین بالا فقط رشته ای را که می خواهید تایپ کنید لیست مدرس خصوصی برای شما نمایش داده می شود و می توانید از بین آنها مدرسین نزدیک به خود را برای تدریس خصوصی انتخاب کنید.
بایگانی
پیوندها
چهارشنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۷، ۱۰:۲۷ ق.ظ

از پدربزرگ و مادربزرگ‌ها چه خبر؟؟؟

از پدربزرگ و مادربزرگ‌ها چه خبر؟؟؟   

مادربزرگ رو خیلی دوست داشتم! لبخندش رو، آرامشش رو، صبر و حوصله‌ی زیادش رو! و بیشتر از همه اونجوری که پدربزرگ رو دوست داشت ...

اسم پدربزرگ و مادربزرگ که میاد بی‌شک یاد روزهای جمعه و خونه ویلایی و حوض ماهی وسط حیاط و گلدون­ های شمعدونی میفتیم. بچه که بودیم پول تو جیبی گرفتن از پدربزرگ و خوراکی­ های جورواجور مادربزرگ طعم دیگه­ای داشت. خیلی زود قد کشیدیم و بزرگ شدیم و قبل از اینکه قدر این نعمت­ های الهی را بدونیم از کنار ما پر کشیدند و رفتند. درست همون لحظه که تصمیم گرفتیم از فردا قدر این گنج‌های الهی را بدونیم؛ رفتند...

پدربزرگ­ها و مادربزرگ‌ها گنج‌های زنده هستند، توی هر خونه ای که باشند برکت با خودشون میارن و وقتی‌که میرن جز مهربونی چیزی از اونها به یادگار نمی‌میمونه و هرچه بزرگ‌تر می‌شیم جای خالی مهربونی‌های بی‌دریغ پدربزرگ و مادربزرگ‌هامون، پررنگ تر میشه؛ الآن روی سخن من با شماست که هنوز پدربزرگ و مادربزرگت کنارته. قدر نعمت­های زندگیت را بدون و همین امروز به دیدن اونها برو.

مادر بزرگ

پدربزرگ مادربزرگ‌ها با کمک به نوه‌های خود تو انجام بعضی تکالیف، خرید رفتن با اونها و یا حمایت‌های مالی، از لحاظ روانی احساس بهتری می‌کنند. چند شب پیش تو یکی از فروشگاه­های زنجیره­ای مشغول خرید بودم. قیمت­ها به طرز باور نکردنی سرسام­ آور بود. پدربزرگی با دو تا از نوه­ هایش مشغول خرید خوراکی­هایی بود که نوه­ های او با ذوق انتخاب می­کردند. به‌طور اتفاقی کنار صندوق و موقعی که می‌خواست اجناس را حساب کنه، متوجه شدم کارتی که پیشش بود موجودی نداشت. خجالت‌زده با صندوق­دار صحبت می­کرد، از طرفی نمی­خواست دل نوه هایش را بشکنه. شرایط طوری نبود که تو فروشگاه بمانم و ببینم بالاخره چه اتفاقی میفته. از اون روز ثانیه‌ای از فکر اون پیرمرد بیرون نیومدم. بالاخره تونست برای نوه­ هایش خرید کنه یا شرمنده شد؟ شاید روزانه خیلی از این اتفاقات اطرافمون میفته و ما خبر نداریم. با دیدن این نمونه‌ها می‌تونیم پی ببریم که دست خیلی از پدربزرگ و مادربزرگ‌ها این روزها خالیه، پدربزرگ و مادربزرگ‌هایی که با توجه به سن و سالشون و رفت و آمدهایی که در منزلشون هست، باید از رفاه بیشتری برخوردار باشند، درست نیست این عزیزان بعد از یه عمر کار و تلاش برای هزینه‌های اولیه زندگیشون با مشکل روبه‌رو باشن. مخارج اونها شاید درصد خیلی کمی از هزینه­های زندگی ما را شامل میشه. پس بیایید تأمین نیازهای اولیه اونها را بخشی از مخارج خود قرار بدیم تا از لحاظ روحی حس بهتری داشته باشن.

مادر بزرگ

حرف آخر

به پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها ابراز علاقه کنید، محبت کردن، کار سختی نیست. دل دریایی هم نمی‌خواد. یک جو معرفت می‌خواد.

 تو هم روزی مادربزرگ و پدربزرگ می‌شی. چشم به در می‌دوزی که شاید کسی بیاد و تمام لحظات تنهایی‌ات رو پر کنه. مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌های تنها را دید‌ی؟ دیدی که چطور تنهایی‌شون را بین عکس‌های سال‌های قبل تقسیم می‌کنند؟ ساعت‌ها می‌نشینند و با تنها عکسی که از عزیزی به یادگار دارند حرف می‌زنند و ظرف احساسشون را آرام خالی می‌کنند. وقتی که حرف‌هاشون تموم میشه اندوهی بزرگ در دل‌هاشون  میشینه و اشک آهسته بر روی صورتشون جاری میشه. بیایید نذاریم پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها، اشک تنهایی بریزند.

خدا همه‌ی پدربزرگ مادربزرگ‌ها رو رحمت کنه و سایه‌ی اونایی که هستن رو رو سر نوه‌ها و بچه هاشون نگه داره...استاد سلام مرجع  تخصصی تدریس خصوصی 

نظرات (۱)

سلام سامان

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی